پیش انداختن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) تقدم دادن. مقدم داشتن. جلو انداختن. سبقت دادن. پیش افکندن. زودتر از موعد مقرر داشتن. پیش از هنگام موعود مقرر داشتن چنانکه بیمار نوبت تب را و زن روزهای ناپاکی را.
جمله سازی با پیش انداختن
از دل بی حاصلم هر جا حدیثی بگذرد بید مجنون سر به پیش انداختن بار آورد