فالگوی

لغت نامه دهخدا

فالگوی. ( نف مرکب ) فالگیر. رجوع به فالگو شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه فال زند و پیش بینی کند فالگیر فال زن.

جمله سازی با فالگوی

ریو فوجیبایاشی خواهر کیو، همکلاسی و مبصر کلاس تومویا است. برخلاف کیو او ترسو است و مهارت چندانی در آشپزی ندارد (با این حال بسیار در کارهای خانه خوب است). او بسیار مشتاق فالگویی است؛ اما پیش‌بینی‌های او در عین دقیق بودن، همیشه یا تا حدودی نادرست یا بسیار اشتباه است. در آرک‌های کیو و کاپی هییراگی، او نقش یک شخصیت اصلی را بازی می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه فال انگلیسی فال انگلیسی