ذو الزوائد

لغت نامه دهخدا

ذوالزوائد. [ ذُزْ زَ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) اسد. شیر.
ذوالزوائد. [ ذُزْ زَ ءِ ] ( اِخ ) الجهنی. صحابی است و روایتی از رسول صلوات اﷲ علیه دارد که به حجةالوداع استماع کرده است. لکن نام او در جائی ضبط نشده است. ( المرصع ابن الأثیر ). و صاحب عیون الاخبار کنیت او را ابوالزوائد آورده است. و صاحب قاموس الاعلام گوید که سپس در مدینة میزیسته است.

فرهنگ فارسی

الجهنی. صحابیست و روایتی از رسول صلوات الله علیه دارد که بحجه الوداع استماع کرده است.

جمله سازی با ذو الزوائد

در معجم كبير طبرانى و تاريخ ابن عساكر و مجمع الزوائد و ديگر مصادر از ابووائل شقيق بن سلمه، از ام سلمه آمده است: حسن و حسين - رضى الله عنهما - در خانه من بودند و در پيش رسول خدا (ص ) بازى مى كردند كه جبرئيل بر پيغمبر (ص ) نازل شد و گفت: امت تو، پس از تو اين پسرت را مى كشند و اشاره به حسين كرد.
462- مجمع الزوائد، ج 9، ص 184؛ ذخائر العقبى، ص 130؛ كنزالعمال، ج 13، ص 103 - 114 چاپ دوم.
706- مجمع الزوائد، ج 9، ص 162 - 163 و 165 و برخى از الفاظ آن در رواياتحاكم حسكانى، ج 3، ص 109 - 110 و تاريخ ابن كثير، ج 5، ص 209 آمده است.
144-  المنصف / صنعانى، ج 6، ص 154 و ج 2، ص 520. السنن الكبرى، ج 7،ص 134 و ج 2، ص ‍ 144. حلية الاولياء،ج 1،ص 189. طبقات / ابن سعد،ط صادر، ج4، ص 90تهذيب تاريخ دمشق، ج 6 ص 208. مجمع الزوائد، ج 4، ص 275. حياةالصحابه، ج 3،ص 148.
19-  تهذيب تاريخ دمشق، ج 5، ص 446، مجمع الزوائد، ج 9، ص 345. تهذيبالكمال، ج 10، ص ‍ 31.
73-  الغدير ج 8 ص 268 از هيثمى در مجمع الزوائد 10:72 و طبرانى و سيوطى درجمع الجوامع.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال اعداد فال اعداد فال حافظ فال حافظ فال نوستراداموس فال نوستراداموس