باده خواری

لغت نامه دهخدا

باده خواری. [ دَ / دِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) عمل باده خوار. می خوردن. شراب خوری. می گساری.

جمله سازی با باده خواری

💡 نه در هوشیاری بهوش از وی‌اند نه در باده خواری به جوش از وی‌اند

💡 به ساده‌رویی باکی نداری از مردم ز باده خواری شرمی نداری از داور

💡 باده گرچه دشمن شرم است گشت از عکس او چهره هر باده خواری همچو روی شرمگین