خاتون خم

لغت نامه دهخدا

خاتون خم. [ ن ِ خ ُ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از شراب ناب است و خم شراب را نیز گفته اند. ( برهان ) ( انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

کنایه از شراب ناب است و خم شراب را نیز گفته اند.

جمله سازی با خاتون خم

داو طرب کن تمام خاصه که اکنون عدهٔ خاتون خم تمام برآمد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
همبستر
همبستر
لوتی
لوتی
پوزیشن
پوزیشن
کصخل
کصخل