شمسی

شمسی، نامی است که به دختران نسبت داده می‌شود و به معنای منسوب به خورشید یا شمس است. این واژه در زبان عربی و فارسی کاربرد دارد و می‌تواند به صورت مجازی به رنگ سرخ نیز اشاره کند. واژه شمس در عربی به معنای خورشید است و پسوند ی در فارسی به معنای نسبت به کار می‌رود. در واقع، این نام ترکیبی از واژه شمس و یای نسبت است که نشانه‌ای از ارتباط با نور و روشنی دارد. شمسی به نوعی نماد زندگی، انرژی و نشاط است و می‌تواند تداعی‌گر زیبایی‌های طبیعت و درخشش کهکشان‌ها باشد. این نام به دخترانی اطلاق می‌شود که درخشش و شادابی خاصی دارند و به نوعی نماد امید و روشنایی در زندگی به شمار می‌آیند.

لغت نامه دهخدا

شمسی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) نسبت به عبد شمس. ( منتهی الارب ). || منسوب به شمس که آفتاب بود. ( ناظم الاطباء ).
- حروف شمسی؛ حروفی هستند که وقتی در اول کلمه می آیند با آوردن حرف ( ال ) به اول آنها حرف لام تلفظ نمی شود و آن حروف مشدد خوانده می شوند، چون شمس با حرف ( شین ) شروع شده و شین خود از آن دسته حروف است لذا آنها را حروف شمسی نامیده اند، حروف شمسی 14 تا هستند و عبارتند از: ت، ث، د، ذ، ر، ز، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ل، ن. مقابل حروف قمری. ( از یادداشت مؤلف ).
- سال شمسی؛ سال خورشیدی. سالی که بر حسب حرکت زمین به دور خورشید حساب می شود، یعنی دوازده ماه یاسیصد و شصت و پنج روز و پنج ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه یک دور حرکت انتقالی زمین به دور خورشید ( از اول فروردین تا آخر اسفند ). مقابل سال قمری، که بر حسب گردش ماه است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

نسبت به عبد شمس منسوب به شمس که آفتاب بود.

فرهنگ اسم ها

اسم: شمسی (دختر) (فارسی، عربی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: šamsi) (فارسی: شمسي) (انگلیسی: shamsi)
معنی: منسوب به شمس، خورشیدی، ( به مجاز ) سرخ رنگ، دارای شمس ( خورشید )، ( عربی ـ فارسی ) ( منسوب به شمس )، شمس ( عربی ) + ی ( فارسی ) مرکب از شمس ( خورشید ) + یای نسبت فارسی

دانشنامه عمومی

شمسی (شهرستان چوی). شمسی ( به لاتین: Shamshy ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان چوی واقع شده است. شمسی ۷۹۵ نفر جمعیت دارد و ۱٬۲۱۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جملاتی از کلمه شمسی

روشنی از مه و خورشید در ایامم نیست سال عمرم چه بشمسی گذرد چه قمری
حربا منم تو قرصهٔ شمسی، روا بود گر قرص شمس نور به حربا برافکند