جمع کردن

مفهوم جمع کردن در زبان فارسی می‌تواند معانی متنوعی داشته باشد. به طور کلی، این واژه به معنای گردآوری و یکجا کردن چیزها است. این مفهوم در زمینه‌های مختلفی کاربرد دارد، از جمله جمع‌آوری اشیاء، گردآوری اطلاعات، جمع بستن اعداد در ریاضی، یا حتی تجمیع افراد در یک مکان مشخص. در واقع، جمع کردن می‌تواند به فرآیندهایی اشاره کند که در آن‌ها چیزهای مختلف به هم پیوسته و یک مجموعه واحد شکل می‌گیرد. این فعالیت می‌تواند به سادگی جمع‌آوری کتاب‌ها یا اسناد، یا به پیچیدگی تحلیل و تجزیه داده‌ها باشد. در هر صورت، این مفهوم همواره بر روی ایجاد یک اتحاد و همبستگی میان عناصر مختلف تمرکز دارد.

لغت نامه دهخدا

جمع کردن. [ ج َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گرد کردن. ( فرهنگ فارسی معین ): اموال بسیار جمع کرد. || فراهم کردن. غند کردن. ( فرهنگ فارسی معین ): لوازم و اسباب خانه را جمع کرد تا با وسیله نقلیه حمل کند.

فرهنگ فارسی

۱- گرد کردن گرد آوردن:( اموال بسیار جمع کرد. ) ۲- فراهم کردن غند کردن: ( ( لوازم و اسباب خانه را جمع کرد تا با وسیل. نقلیه حمل کنند. ) )
گرد کردن یا فراهم کردن غند کردن

ویکی واژه

riunire
accumulare

جمله سازی با جمع کردن

اگر دانم که از خصمست تقصیر توان دل جمع کردن زو به یک تیر
بلاهای سیه را جمع کردند ازان زلف پریشان آفریدند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال ارمنی فال ارمنی فال لنورماند فال لنورماند