مچرگ

لغت نامه دهخدا

مچرگ. [ م َ چ َ ] ( اِ )بمعنی بیگار و کار فرمودن به زور و ستم و بی اجرت باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). بیگار و کارفرمایی به زور و بی مزد و اجرت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مجرگ شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مطیع
مطیع
ارق ملی
ارق ملی
رویداد
رویداد
لنگ
لنگ