تکین

اسم تکین یک نام پسرانه با ریشه ترکی است که به معنای پهلوان یا دلاور می‌باشد و به شخصیتی اشاره دارد که دارای شجاعت و قدرت است. در فرهنگ‌های مختلف، نام‌ها با ویژگی‌ها و صفات خاصی مرتبط هستند و تکین نیز به عنوان نماد قدرت و دلاوری شناخته می‌شود. علاوه بر این، تکین به معنای خوش ترکیب و زیبا شکل نیز است. این ویژگی‌ها نشان‌دهنده جذابیت ظاهری و شخصیتی فرد است و به نوعی به زیبایی درونی و بیرونی او اشاره دارد.  زیبایی و قدرت به عنوان دو ویژگی مهم در شخصیت افراد شناخته می‌شوند و نام تکین به خوبی این دو ویژگی را در خود جای داده است. این نام با تاریخ و فرهنگ غنی ترکی نیز مرتبط است و می‌تواند احساس تعلق به یک هویت فرهنگی خاص را تقویت کند.

لغت نامه دهخدا

تکین. [ ت َ ] ( اِ ) بمعنی زیرین است. ( از برهان ). فرودین. زیرین. ( ناظم الاطباء ). از: تک ( ته )+ین ( پسوند نسبت ). ( حاشیه برهان چ معین ). || تخم و استخوان انگور را نیز گفته اند. ( برهان ). هسته انگور و تکیز و تکژ. ( ناظم الاطباء ). مصحف تکس است. ( حاشیه برهان چ معین ). || پهلوان. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ):
تکینان لشکر گزینان چین
برفتند هر سوی توران زمین.دقیقی.همه خانان و تکینان و سوران دلیر
داشتند از سپه او و از و دست به سر.فرخی.
تکین. [ ت َ ] ( ترکی، ص، اِ ) خوش ترکیب، زیباشکل. و در ترکیب اسماء اعلام آید همچون البتکین، سبکتکین، بکتکین، انوشتکین و به تنهایی نام پادشاهی خاص شنیده نشده. ( حاشیه برهان چ معین ). || مجازاً،مغول. ترک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ):
هستم ز نسل ساسان نز تخمه تکین
هستم ز صلب کسری نزدوده ینال.مجد همگر ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || در بیتهای زیر گویا کنایه از خان کوچک و زیر دست امیر است:
نشود غره خردمند بدان، کز پس من
چون پس میر نیاید نه تکین و نه بشیر.ناصرخسرو.شعری که ترا رشید گفته ست
گفتند که بحر او چنین ست
این شعر چو شعر او نباشد
کان خان بزرگ و این تکین است.ادیب صابر. || از القاب امراء ترک. از القاب ترکی است مانند البتکین. سبکتکین:
خوش نخسبند همه از فزعش زان سوی آب
نه قدرخان نه طغانخان نه ختاخان نه تکین.فرخی.گاهی به دریا درشوی، گاهی به جیحون بگذری
گه رای بگریزد ز تو گه رام و گه خان گه تکین.فرخی.چاکران دگران ز آرزوی بنده کنند
نام فرزندان تکسین و تکین و دینار.فرخی.هر چند مهار خلق بگرفتند
امروز تکین و ایلک و پیغور.ناصرخسرو.به پیش ینال و تکین چون رهی
دوانند یکسر غنی و فقیر.ناصرخسرو.پند از هرکس که گوید گوش دار
گر مثل طوغانش گوید یا تکین.ناصرخسرو.جز که رزق تن جاهل سببی نیست دگر
که سمک پیش تکین است و رمک بر در تاش
رزق تن، پاک همه باطل و ناچیز شود
گر نیاید پدر تاش و تکین بر دم آش.ناصرخسرو.این شعر مکان او ندارد

فرهنگ عمید

= تگین
فرودین، زیرین.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خوش ترکیب زیبا شکل. ۲ - پهلوان شجاع. جمع: تگینان. ۳ - در ترکیب اسمای اعلام ترکی آید: الپتگین بکتگین سبکتگین.
ترکی بمعنی خوش ترکیب زیبا شکل

فرهنگ اسم ها

اسم: تکین (پسر) (ترکی) (تلفظ: takin) (فارسی: تکين) (انگلیسی: takin)
معنی: پهلوان، دلاور، تگین

جمله سازی با تکین

بر جهان چون سایهٔ ابرست و نور آفتاب بخشش بی‌وعده و بی‌منت طغرل تکین
دور فلک با همه فرماندهی کیست یکی چاکر طغرل تکین
همه خانان و تکینان و سواران دلیر داشتند از سپه او ازو دست به سر
بر تن و جان من گماشت فلک هر چه ابلیس را ینال و تکین
حبذا تاریخ این انشا که فرمانده به بلخ رایت طغرل تکینی بود و رای ناصری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال اعداد فال اعداد فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت