گرد کردن

گرد کردن

گرد کردن به فرآیند تبدیل یک عدد به نزدیک‌ترین عدد صحیح یا عددی با تعداد معین ارقام اعشاری اطلاق می‌شود. این عمل در ریاضیات، حسابداری و علوم کامپیوتری کاربرد دارد. به عنوان مثال، در حسابداری برای ساده‌سازی اعداد مالی، یا در علوم کامپیوتری برای بهینه‌سازی محاسبات و ذخیره‌سازی داده‌ها از گرد کردن استفاده می‌شود. گرد کردن اعداد به دلایل مختلفی ضروری است. یکی از مهم‌ترین دلایل، کاهش پیچیدگی محاسبات و سهولت در خواندن و تحلیل نتایج است. با گرد کردن، می‌توان از بروز خطاهای ناشی از اعداد طولانی و پیچیده جلوگیری کرد و در عین حال، دقت لازم در نتایج به دست آمده را حفظ کرد.

لغت نامه دهخدا

گرد کردن. [ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) از جمله کارهای داروسازی یکی گرد کردن است و آن عبارت از تقسیم جامد به قسمت های کوچک است. قبل از گرد کردن اجسام را خوب و بد کرده خشک میکنند و سپس آنها را با قیچی و یا کارد و یا ماشین های مخصوص به قطعات کوچکی درمی آورند و با یکی از روشهای زیر آنها را گرد میکنند: الف - کوبیدن. ب - سائیدن. پ - آسیا کردن. ت - مالش روی الک. ث - پرفیریزاسیون ج - لویگاسیون چ - گردکردن به کمک واسط. رجوع به کارآموزی داروسازی تألیف جنیدی صص 39 - 42 شود.
گرد کردن. [ گ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جمع کردن. ( آنندراج ). فراهم آوردن. عَش. غَلث. ( منتهی الارب ). تدویر. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). ابسال. ( ترجمان القرآن ). وسق. لم. تحصیل. تجمیع. جبایة. جمع. حشر. الفغدن

فرهنگ معین

(گِ. کَ دَ ) (مص م. ) ۱ - جمع کردن، فراهم آوردن. ۲ - سر راست کردن، روُند کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - مدور ساختن گلوله کردن. ۲ - جمع کردن فراهم آوردن: هر چهارشان گرد کرد و بنشاند بفراز آوردن این نامه های شاهان... ۳ - تحصیل بدست آوردن کسب کردن. ۴ - فربه کردن ( بدانسان که بتدویر گراید ): گرد کردند سرین محکم کردند رقاب رویها یکسره کردند بزنگار خضاب. ( منوچهری ) ۵ - دور زدن.
جمع کردن، فراهم آوردن

دانشنامه آزاد فارسی

گِرد کردن (rounding)
تقریب زدن عددی اعشاری با نزدیک ترین عدد کوچک تر (تقریب نقصانی) یا بزرگ تر (تقریب اضافی). این امر با حذف یک یا چند رقم اعشاری صورت می گیرد. تعداد ارقام حذفی برحسب دقت لازم تعیین می شوند. اگر رقم یا نخستین رقمی که می خواهند حذف کنند، بزرگ تر از ۵ باشد، یک واحد به رقم قبل از آن می افزایند وگرنه تغییری در رقم ماقبل نمی دهند. مثلاً،۳۴.۳۵۸۳ تا سه رقم اعشار به صورت۳۴.۳۵۸ گرد می شود، ولی۳۴.۳۵۸۷ به صورت ۳۴.۳۵۹. اگر نخستین رقم حذفی برابر ۵ باشد و بعد آن ارقامی غیرصفر وجود داشته باشند، یک واحد به رقم ماقبل افزوده می شود. مثلاً،۳۴.۸۳۵۴ تا دو رقم اعشار به صورت ۳۴.۸۴ گرد می شود، زیرا نخستین رقم حذفی ۵ است و پس از آن رقم غیرصفر ۴ قرار دارد. اگر نخستین رقم حذفی ۵ و رقم قبل از آن فرد باشد، معمولاً یک واحد به رقم قبلی می افزایند. مثلاً،۳.۱۵ تا یک رقم اعشار به صورت۳.۲ گرد می شود. اگر گردکردن فقط به صورت حذف ارقام اعشاری ناخواسته باشد، آن را قطع کردن یا برش می گویند. اعداد صحیح را هم ممکن است گرد کنند، یعنی عدد را به نزدیک ترین عدد صحیح، برحسب دقت لازم، تقریب بزنند. مثلاً، عدد ۳۵۸۷ با تقریب کمتر از ۱,۰۰۰، به عدد ۴,۰۰۰ و عدد ۳۵۸ با تقریب کمتر از ۱۰ به عدد ۳۶۰ گرد می شود. گردکردن ممکن است خطای بسیار ایجاد کند، به خصوص وقتی اعداد گردشده در اعداد گردشدۀ دیگری ضرب شوند. مثلاً اگر ابعاد مکعب مستطیلی۳.۴،۴.۴، و۵.۴ باشد و آن ها را با ۳، ۴، و ۵ تقریب بزنیم و حجم را به جای ۵.۴×۴.۴×۳.۴ به صورت ۵×۴×۳ محاسبه کنیم، خطای ناشی از گرد کردن برابر۲۰.۷۸۴ است که با توجه به حجم واقعی،۸۰.۷۸۴، ۲۵% خطا دارد.

ویکی واژه

جمع کردن، فراهم آوردن.
سر راست کردن، روُند کردن.
گرد کردن

جملاتی از کلمه گرد کردن

پس از بردن و گرد کردن چو مور بخور پیش از آن که‌ت خورد کرم گور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم