کلمه فَطانَت در زبان فارسی، واژهای است عربیریشه که به معنای زیرکی، تیزهوشی، ذکاوت و هوش سرشار به کار میرود. فطانت یعنی توانایی درک سریع، فهم درست از شرایط، و داشتن قوه تشخیص قوی. این واژه معمولاً برای توصیف کسانی به کار میرود که بهطور طبیعی (ذاتی) باهوش، دقیق، و نکتهسنج هستند. به عنوان مثال، پیامبر اسلام به فطانت و درایت مشهور بودند. در واقع، فطانت و زیرکی مفاهیمی نزدیک به هم هستند، اما فطانت بیشتر به هوش ذاتی و درک شهودی اشاره دارد، در حالی که «زیرکی» میتواند حاصل تجربه و تمرین نیز باشد.
فطانت
لغت نامه دهخدا
فطانة. [ ف َ ن َ ] ( ع مص ) فطانت. رجوع به فطانت شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) درک کردن دریافتن ۲ - ( اسم ) دریافت اندر یافت ۳ - زیرکی هوشیاری.
جمله سازی با فطانت
واعظ به نفهمیدگی خویش کن اقرار با لاف فطانت نشود جمع فطانت
دگر نفسی است قدسی در متانت با علی قوت و دس و فطانت
الا درآستان حریم فطانتت ذیل ملازمت نزدی بر میان علم