فردی که در ویژگیها یا نقشهایی مانند سن، جنس، شغل و عضویت در گروه اجتماعی با یک یا چند نفر دیگر مشابهت دارد، به عنوان همتا شناخته میشود. در زبان فارسی، این واژه به معنای همرده، همدسته یا معادل است و در مکالمات و متون مختلف به کار میرود. این کلمه میتواند به عنوان اسم استفاده شود، همچنین، میتواند به عنوان صفت نیز به کار رود و جمع آن به صورت همتاها است. این واژه یک اصطلاح فارسی است و نیازی به علائم خاص ندارد، اما در متون رسمی باید به درستی و در مکان مناسب نوشته شود. این واژه میتواند در ترکیبات مختلفی مانند همتای فکری و همتای اجتماعی نیز به کار رود. در نوشتههای علمی یا رسمی، میتوان از این واژه در مفاهیم مقایسهای بهره برد.
همتا
لغت نامه دهخدا
همتا. [ هََ ] ( ص مرکب ) همتای. همزاد. همجنس. ( برهان ). || نظیر و مانند. ( برهان ). عدیل. همانند. قرین. شبیه. ( یادداشتهای مؤلف )
فرهنگ معین
(هَ ) (ص. ) ۱ - نظیر، مانند. ۲ - معادل، مساوی.
فرهنگ عمید
۱. مثل، مانند.
۲. شریک.
۳. هم جنس، برابر.
۴. همسر.
فرهنگ فارسی
مثل، مانند، شریک، همتاه، همجنس، برابر، همسر
( صفت ) ۱- نظیر عدیل:... یااورا نظیر و همتا دانند. ۲ - معادل مساوی برابر: رسول گفت... که خواندن قر آن و اندر یافتن و دانستن تفسیر و معنی آن همتای پیغمبری است.
فرهنگ اسم ها
اسم: همتا (دختر) (فارسی) (تلفظ: hamtā) (فارسی: همتا) (انگلیسی: hamta)
معنی: نظیر، مانند، همسر، همدم، رفیق، آنچه یا آن که در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد، مثل، جفت، ( در قدیم ) همنشین، ( در قدیم ) متناسب، در خور
دانشنامه عمومی
همتا ( انگلیسی: Counterpart ) سریال علمی–تخیلی و دلهره آور محصول کشور آمریکا است.
ویکی واژه
نظیر، مانند.
معادل، مساوی.
جمله سازی با همتا
💡 جهان فخرد و فضل و قدر و رتبت نبوده مثل و همتا در جهانش
💡 وصل آن محبوب بی همتای ما گر طلب داری از این خوشتر طلب
💡 همی آموخت تا چون گشت برنا بعالم در نبودش هیچ همتا