آجودان

آجودان

آجودان به معنای افسری است که در خدمت افسران عالی‌رتبه قرار دارد و وظایف خاصی را در راستای اجرای دستورات و پیشبرد امور آن‌ها بر عهده می‌گیرد. این واژه در ساختارهای نظامی و انتظامی به کار می‌رود و به نوعی به نقش‌های کمکی و پشتیبانی در فرماندهی اشاره دارد.

این عنوان یک مقام میان‌رده است و مسئولیت‌های متعددی دارد که می‌تواند شامل هماهنگی بین واحدهای مختلف، اجرای دستورات فرماندهان و نظارت بر انجام وظایف محوله باشد. این فرد باید توانایی‌های مدیریتی و ارتباطی خوبی داشته باشد تا بتواند به طور مؤثر با فرماندهان و سایر اعضای نیروهای تحت فرمان خود تعامل کند.

به طور کلی، آجودان به عنوان یک مقام پشتیبانی و اجرایی در ساختارهای نظامی و انتظامی، نقشی کلیدی در تسهیل عملیات و تحقق اهداف فرماندهی دارد و به عنوان دستیار و مشاور افسران عالی‌رتبه عمل می‌کند.

لغت نامه دهخدا

( آجودان ) آجودان. ( فرانسوی، ص، اِ ) اَجودان. صاحب منصبی معلوم در نظام. نایب.
اجودان. [ اَ ] ( فرانسوی، اِ ) رجوع به آجودان شود.

فرهنگ معین

( آجودان ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - افسری که در خدمت افسر عالی رتبه باشد. ۲ - (عا. ) آژان، مأمور پلیس.
( اَ ) (اِ. ) نک آجودان.

فرهنگ عمید

( آجودان ) افسری که در خدمت افسر بالاتر از خود، مٲمور اجرای دستورهای او است.

فرهنگ فارسی

( آجودان ) ۱ - افسری ( صاحب منصبی ) که نزد افسر عالی رتبه خدمت کند. ۲ - افسری ( صاحب منصبی ) که بامور محوله از طرف شاه موظف است: آجودان کشوری شاه. ۳ - استوار دوم معین نایب دوم. ۴ - آژان مائ مور پلیس.
صاحب منصبی در نظام نایب
استواردوم، افسری که درخدمت افسرعالیرتبه باشد

فرهنگستان زبان و ادب

آجودان
{adjutant} [علوم نظامی] افسری که فرماندهان عالی رتبه را در امور مختلف، برای پیشبرد وظایف آنان یاری می کند

دانشنامه آزاد فارسی

آجودان. عنوان و اصطلاحی در نظام. این کلمه واژه ای فرانسوی است که از اصل لاتین به معنای «یاری کردن » مشتق شده است. این واژه از اسپانیایی به فرانسوی و انگلیسی راه یافت و از ۱۷۷۶ رسماً به افسرانی جزء اطلاق گردید که مستقیماً در خدمت فرماندهان بودند. این اصطلاح در دورۀ قاجاریه از زبان فرانسوی به فارسی راه پیدا کرد و در ایران متداول شد. پس از مسافرت ژنرال گاردان به ایران (۱۲۲۲ق/۱۸۰۷) کاربرد واژۀ آجودان احتمالاً به تقلید از ترکان عثمانی رواج یافت. چون آجودان ها با فرماندهان رابطه ای دائمی داشتند، اهمیت خاصی کسب کردند و تقریباً وظیفۀ معاونت آنان را برعهده گرفتند. این واژه بعدها غیر از جنبۀ شغلی، لقبی تشریفاتی و افتخاری گردید و گاه به صورت موروثی درآمد. به تدریج لقب آجودانی بر مقام های کشوری نیز اطلاق گردید و به نحوی شد که اختیار یا اعطای آن از هیچ رسم و قانون شغلی یا منطقی پیروی نمی کرد. حتی مدرسۀ دارالفنون نیز دارای آجودان بود. این عنوان پس از قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی به گونه ای تشریفاتی در دربار و پاره ای سازمان های نظامی و کشوری رایج بود.

ویکی واژه

(نظامی): افسری که در نزد افسر عالی رتبه خدمت می‌کند و دستیار اوست. آژان، مأمور پلیس.
(منسوخ): از مناصب درباری، افسر (آجودان لشکری) یا شخص غیر نظامی ( آجودان کشوری) که از طرف شاه به بعضی مشاغل مأمور بوده است.

جملاتی از کلمه آجودان

آقا رضا خان اقبال‌السلطنه (۱۲۲۲ خ. / ۱۲۵۹ ه. - ۱۲۶۳ خ. / ۱۳۰۷ ه.) ملقب به آجودان مخصوص و عکاس‌باشی، نخستین عکاس حرفه‌ای ایرانی بود.
ارتشبد عظیمی در سال ۱۳۳۸ به سمت فرمانده کل نیروهای زمینی شاهنشاهی ایران منصوب شد و بعد از آن عنوان وزیر جنگ در کابینه‌های هویدا و جمشید آموزگار (۱۳۴۸–۱۳۵۶) و آجودان شاه فعالیت کرد.
درجه‌هایی که غالباً افسر ارشد خوانده می‌شوند عبارتند از: سرهنگ، سرهنگ دوم و سرگرد. در نیروی زمینی بریتانیا سروانی که دارای شغل آجودانی باشد نیز جزو افسران ارشد به‌شمار می‌رود. در بسیاری از کشورهای مشترک‌المنافع درجهٔ رزمی سرتیپ به عنوان افسر ارشد به کار می‌رود هر چند که وی شغل یک سرتیپ را در مقایسه با کشورهای دیگر انجام می‌دهد.
«برادرزاده منوچهرخان معتمدالدوله و فرزند سلیمان خان سهام الدوله بود. او در سال ۱۸۳۳م در شهر تبریز به دنیا آمد. او درجه سرتیپی را از ناصرالدین شاه دریافت نمود و بعد هم ژنرال آجودان ناصرالدین شاه شد.
امیراصلان افشار در سال ۱۳۵۶ به ایران بازگشت و به ریاست اداره کل تشریفات دربار منصوب شد و تا پایان حکومت پهلوی در این سمت باقی ماند. وی در ۳ اسفند ۱۳۵۶ به سمت آجودان کشوری شاه رسید. پس از انقلاب ایران، افشار در شهر نیس فرانسه اقامت نمود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم