فاک

این واژه معانی و کاربردهای مختلفی دارد که در زیر به توضیح این معانی پرداخته می‌شود:

فاک (در زبان عربی): در زبان عربی، این واژه به معنای پیر کلان سال از مردم و شتر آمده است. این واژه در متون قدیمی مانند منتهی الارب به کار رفته و به نوعی به افراد مسن و دارای تجربه اشاره دارد. همچنین، در برخی متون به عنوان صفتی برای توصیف افراد احمق یا نادان نیز استفاده شده است.

فاک (ده کوچکی): در جغرافیای ایران، نام یک ده کوچک در بخش زابلی شهرستان سراوان است. این ده در فاصله‌ای مشخص از زابلی و نزدیک به راه مالرو زابلی به سوران واقع شده و دارای ۳ خانوار سکنه است.

فاک (ژست دست): در فرهنگ‌های غربی، فاک به عنوان یک ژست دستی مستهجن شناخته می‌شود که با نشان دادن انگشت میانی به کسی انجام می‌شود. این ژست به عنوان نمادی از نارضایتی و نفرت متوسط تا شدید تعبیر می‌شود و معادل فحش به حساب می‌آید. تاریخ این ژست به یونان باستان برمی‌گردد و در روم باستان نیز استفاده شده است.

لغت نامه دهخدا

فاک. [ فاک ک ] ( ع ص ) پیر کلان سال از مردم و شتر. ( منتهی الارب ). || سخت گول. ج، فَکَکة، فِکاک. ( منتهی الارب ): هو فاک تاک ﱡ؛ او احمق است. ( از منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فاک. ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش زابلی شهرستان سراوان که در چهارهزارگزی خاور زابلی و یک هزارگزی جنوب راه مالرو زابلی به سوران واقع است و 3خانوار سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ).

فرهنگ فارسی

ده کوچکی است از بخش زابلی شهرستان سروان.

جملاتی از کلمه فاک

گفت فض الله فاک ای کند عقل تند جهل با چنین دانش چسان در شعر جستی اشتهار

در فرهنگ غربی، نشان دادن انگشت وسط یا انگشت میانی به کسی، یک ژست دستی مستهجن است و حکم فحش دارد. این ژست حاکی از نارضایتی و نفرت متوسط تا شدید است و معنای آن تقریباً معادل فاک یو است. این ژست با نشان دادن پشت دستی که فقط انگشت میانی آن راست شده انجام می‌شود، گرچه در برخی جاها بجای این انگشت، از انگشت شست استفاده می‌شود.

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به فاک و مرد نامرئی اشاره کرد.
چو آفتاب فاک سایه بر گرفت از خاک که میل همدمی اش با مسیح مریم شد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم