این اصطلاح دارای معانی و کاربردهای متنوعی است که در ادامه به تشریح این معانی میپردازم:
نام جغرافیایی: در متون تاریخی، به ویژه در تاریخ بیهقی، کیری به عنوان نام جایی ذکر شده است. این کلمه در چندین موضع از این کتاب به شکلهای مختلفی مانند کیری و گیری آمده است، و ضبط صحیح آن هنوز مشخص نیست. در متون تاریخی دیگر مانند زین الاخبار و اخبار الدولة السلجوقیه نیز این کلمه به اشکال مشابهی وجود داشته است.
نت موسیقی: کیری همچنین به عنوان یک نت در موسیقی و نیایشهای مسیحی شناخته میشود. عبارت کیری الیسون (Kýrie eléēson) به معنای خدایا، رحم کن است و از زبان یونانی باستان نشأت گرفته است. این عبارت در نیایشهای مسیحی و متون مذهبی به کار میرود و به نوعی درخواست رحمت از خداوند محسوب میشود.
اصطلاح عامیانه: در زبان محاورهای فارسی، کیری به عنوان یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی به کار میرود که به معنای حالتی ناخوشایند، کم کیفیت یا فضاحتآمیز است. این واژه در موارد منفی استفاده میشود و به ویژگیهایی مانند زشتی، بیارزشی یا بدی اشاره دارد. به عنوان مثال:
کیری مقام: به معنای شخص پست و بیارزش.
اعصاب کیری: به معنای عصبانی و اعصاب خورد.
غذای کیری: به معنای غذای بدمزه یا مزخرف.
با این حال، در برخی موارد میتواند به شکل مثبت نیز به کار رود، مانند داداش کیری دوست دارم! که به معنای خیلی دوست دارم است.
برند پنیر: کیری همچنین نام یک برند بینالمللی پنیر است که محصول گروه بل میباشد. این برند در ایران به دلیل حسن تعبیر با نام کیبی به فروش میرسد.