مثله کردن

مثله کردن به عنوان یک عمل غیر انسانی و وحشیانه، به معنای قطع و بریدن اعضای بدن یک موجود زنده به شیوه‌ای خشن و بی‌رحمانه است. این عمل نه تنها از منظر اخلاقی غیرقابل قبول به شمار می‌آید، بلکه در بسیاری از فرهنگ‌ها و جوامع به شدت محکوم شده و به عنوان یک جرم سنگین به حساب می‌آید. مثله کردن عموماً به عنوان یک نوع شکنجه و آسیب به موجودات زنده، از جمله حیوانات و انسان‌ها، انجام می‌شود و ممکن است به دلایل مختلفی مانند انتقام، ترس، یا حتی جنایت‌های سازمان‌یافته صورت گیرد. این پدیده در طول تاریخ، تأثیرات منفی زیادی بر روی روح و روان فردی و اجتماعی داشته و علاوه بر ایجاد ترس و ناامنی، موجب زوال ارزش‌های انسانی نیز گردیده است. در بسیاری از جوامع پیشرفته، قوانین سختگیرانه‌ای برای جلوگیری از وقوع چنین جرائمی وضع شده است و مجازات‌های سنگینی برای مرتکبان این اعمال در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل، اهمیت آموزش و آگاهی بخشی در مورد عواقب این رفتارها و ترویج فرهنگ احترام به حقوق موجودات زنده، امری ضروری به نظر می‌رسد. در نهایت، ایجاد یک جامعه‌ای که در آن امنیت و احترام به زندگی دیگران در اولویت قرار گیرد، می‌تواند به کاهش این نوع رفتارهای غیرانسانی منجر شود و در پی آن، آینده‌ای روشن‌تر و انسانی‌تر برای نسل‌های آینده فراهم آورد.

لغت نامه دهخدا

مثله کردن.[ م ُ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بریدن گوش و بینی یا چیزی دیگر از اطراف تن. بریدن عضوی از اعضای تن کسی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): و اگر خداوند به خراسان نرود و ترکمانان یک ناحیت بگیرند یک ناحیت نه اگر یک دیه بگیرند و آن کنند که عادت ایشان است از مثله کردن و کشتن و سوختن... ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 531 ). مادرش گفت چون گوسفند را بکشند از مثله کردن... دردش نیاید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 187 ). گفت پس صبر می کن بر مرگ و کشتن و مثله کردن. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 187 ). و کثیر بفرمود تا او را بکشتند و مثله کردند. ( تاریخ سیستان ). روا نبود کافران مثله کردن. ( ترجمه النهایه طوسی چ سبزواری ج 1 ص 199 ).

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) ۱ - گوش هاوبینی کسی را بریدن. ۲ - شکنجه دادن، عقوبت کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گوش یا بینی کسی را بریدن: روا نبود کافران را مثله کردن. ۲ - شکنجه دادن عقوبت کردن.

ویکی واژه

گوش هاوبینی کسی را بریدن.
شکنجه دادن، عقوبت کردن.

جملاتی از کلمه مثله کردن

مثله کردند مر ورا پس از آن رفت حالیش زی جهنّم جان
کالج پرشک‌های عمومی دانمارک ختنه غیرپزشکی را به نام مثله کردن شرح داده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم