فرفیر

فرفیر

فرفیر در زبان فارسی دارای دو معنی اصلی است.

اولین معنی آن به گوسفند فربه اشاره دارد. در این معنا، فرفیر به گوسفندانی گفته می‌شود که دارای جثه‌ای بزرگ و چاق هستند و معمولاً به عنوان نمادی از باروری و زایش در دامداری و کشاورزی شناخته می‌شوند.

دومین معنی فرفیر به گل بنفشه مربوط می‌شود و به نوعی گل اشاره دارد که معمولاً با رنگ بنفش شناخته می‌شود و به خاطر زیبایی و عطر خوشش در باغبانی و تزئینات مورد توجه قرار می‌گیرد.

لغت نامه دهخدا

فرفیر. [ ف َ ] ( اِ ) فرفور که تیهو باشد. || گوسفند فربه را نیز گویند. || به معنی بنفشه هم آمده است و آن گلی باشد مشهور و گویندبدین معنی عربی است. ( برهان ). رجوع به فرفور شود.
فرفیر. [ ف ِ ] ( معرب، اِ ) اسم عربی بنفسج است. ( تحفه حکیم مؤمن ). بنفشه است. ( فهرست مخزن الادویه ). مأخوذ از کلمه لاتینی پورپورا که نام رنگی سرخ است و قدما آن را از نوعی صدف میگرفتند و بهترین و پربهاترین آن فرفیر صوری بوده است که از شهر صور می آوردند. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به فرفور شود. || نوعی رنگ. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) خرفه بقله الحمقائ.
فرفیر

جملاتی از کلمه فرفیر

از فرفیریوس حکایت کنند که اندر کتاب «طبیعت الانسان» از یونانیان گفت که ایشان گویند که نفس بسیار گونهاست، چنانک شخص بسیارگونهاست، و هر نوعی از نفسها اندر نوع جسد خویش شود، و آن مردم جز اندر جسدهای مردم نشود، و آن ستوران جز اندر ستور نشود، و هم برین مثال هر روانی اندر تنی شود که در خور او باشد و قول افلاطون چنانست که گوید روانهای بدان که از تنهای ایشان بیرون شود دیوان گردند و دیو نزدیک او نفس بدکردار است که از جسد جدا شده باشد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم