سیادت. [ دَ ] ( ع مص ) سیادة. رجوع به سیادة شود. || ( اِمص ) بزرگی. سرداری. ( غیاث ). مهتری: مهتران... قصد زیردستان از مذهب سیادت محظور شناسد. ( کلیله و دمنه ). معرفت قوانین سیادت و سیاست در جهانداری اصلی معتبر است. ( کلیله و دمنه ).
سیادة. [ دَ ] ( ع مص ) مهتر شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). بزرگی. سرداری. ( آنندراج ). رجوع به سیادت شود.
(دَ ) [ ع. سیادة ] ۱ - (مص ل. ) سروری، شرف یافتن. ۲ - (اِمص. ) بزرگی، سروری.
شرف و سروری یافتن، بزرگی و مهتری یافتن، مجد، بزرگی، مهتری، سروری.
مجدوشرف وسروری یافتن، بزرگی ومهتری یافتن
۱ - ( مصدر ) بزرگی یافتن شرف یافتن. ۲ - ( اسم ) بزرگی مهتری سروری شرف.
سیاده بزرگی و سرداری
سیادة
سروری، شرف یافتن.
بزرگی، سرو
💡 ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی مفخری بر عترت مختار بی آل ولی
💡 آنکه با نور سیادت نور دانش کرده جمع زین دو نور انوار بر فرق ثریا ریخته
💡 احمد سیادتی به دنبال یک سال تحمل رنج بیماری سرطان پانکراس، در ۲۸ دی ۱۳۸۷ در سن ۷۴ سالگی در بیمارستانی در دالاس ایالات متحده درگذشت.
💡 سیادت در سادات هاشمی که طبق نظر برخی از علما، قوی تر و شریف تر هم هست، از طرف مادر و در سادات علوی از طریق پدر میباشد.
💡 اوّل از منصب و از دست سیادت گویم یا ز علم و ورع و زهد و عبادت گویم
💡 از نظر قاطبه علمای شیعه به اجماع، بخصوص علمای متاخر شیعه سیادت به فرزندان فاطمه دختر پیامبر میرسد و خمس تنها به آنها تعلق میگیرد.