دوروئی به معنای داشتن دو چهره یا رفتار متناقض در برابر دیگران است. این واژه به افرادی اطلاق میشود که در یک موقعیت خاص به گونهای عمل میکنند که نشاندهندهی صداقت و حسن نیت است، اما در واقعیت، نیتهای پنهانی و غیرصادقانهای دارند. دوروئی میتواند در روابط شخصی، اجتماعی و حتی حرفهای بروز کند و به اعتماد دیگران آسیب بزند.
این ویژگی به عنوان یک صفت منفی تلقی میشود، زیرا افراد دورو میتوانند به راحتی احساسات و اعتماد دیگران را بازیچه قرار دهند. آنها ممکن است در یک لحظه به عنوان دوست و حامی ظاهر شوند، اما در پسزمینه، به دنبال منافع شخصی خود باشند. دوروئی میتواند به ایجاد تنش و بیاعتمادی در روابط منجر شود و باعث شود که افراد از یکدیگر فاصله بگیرند.
در نهایت، دوروئی نه تنها بر روابط فردی تأثیر منفی میگذارد، بلکه میتواند به تضعیف ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در یک جامعه نیز منجر شود. بنابراین، شناخت و اجتناب از این رفتار میتواند به بهبود روابط و ایجاد فضایی سالمتر کمک کند.
در نامه اگر شرح دهم قصّه شوقت کلکم دو زبانی کند و نامه دوروئی
حقیقت در تو است و تو در اوئی ولیکن گر براندازی دوروئی
و از جمله مفاسد این صفت خبیثه آنکه هر کسی که بر دل او حب جاه و برتری مستولی شد همگی همت بر مراعات جانب خلق مقصور، و از ملاحظه رضای خالق دور می گردد پیوسته از روی ریا اعمال و افعال خود را در نظر مردمان جلوه می دهد و همیشه منافقانه دوستی خود را با ایشان ظاهر می سازد و روز و شب متوجه اینکه چه کاری کند که منزلت او در نزد مشتی اراذل افزاید و صبح و شام در فکر اینکه چه سخنی گوید که مرتبه او در پیش چندی اوباش زیاد گردد و دوروئی را شعار، و نفاق را شیوه خود می سازد و به انواع معاصی و محرمات می پردازد.
اهل ظن و صورت را هل بجا که معذورند بر دغل دوروئی دل بستهاند و مشهورند
محو شو در یار همچون آینه یکروی باش گرد خود کم گرد و دوروئی مکن چون شانهای
روزی در انجمنی والا و محفلی متعالی، نام من بمیان آمده بود. کسی مرا گفت که یکی از حاضران که مدعی وفاق است و به دوروئی معتاد، و دوستی آشکارا همیکند و دشمنی خوی اوست، در میدان سرکشی و دشمنی تاخته و زبان در بدگوئی و بهتان تیز کرده عیوبی را که خود همچنان داراست بمن نسبت داده است.