اغریرث یکی از مفاهیم مهم در ادبیات فارسی است که به معنای آگاهی و شناخت عمیق از خود و محیط پیرامون میباشد. این واژه به نوعی به جستجوی حقیقت و درک عمیق از زندگی اشاره دارد. اغریرث به ما یادآوری میکند که در دنیای پر از اطلاعات و مشغلههای روزمره، همواره باید به درون خود بنگریم و به ارزشهای واقعی و معنوی توجه کنیم. در واقع، اغریرث به عنوان یک راهنما برای فرد در مسیر خودشناسی و توسعه فردی عمل میکند. این مفهوم ما را ترغیب میکند تا با درک بهتر از خود و دیگران، تصمیمات بهتری بگیریم و زندگی را با هدف و معنا دنبال کنیم. در نهایت، اغریرث میتواند به ما کمک کند تا با چالشهای زندگی مقابله کنیم و به رشد و شکوفایی فردی برسیم. این کلمه به ما یادآوری میکند که آگاهی از خود، کلید اصلی برای دستیابی به آرامش و موفقیت در زندگی است.
اغریرث
لغت نامه دهخدا
اغریرث. [ اَ / اِ رَ ] ( اِخ ) برادر افراسیاب پادشاه توران که از جهت همراهی با ایرانیان بر دست وی کشته شد. ( ناظم الاطباء ). تلفظ قدیمتر آن اغریرد یا اگریرث ( که در کتاب یشت اوستا آمده ) نام پسر پشنگ نام سردار افراسیاب. بموجب تحقیق آقای پورداود بمعنی کسی که گردونه اش پیش میرود ( از فرهنگ لغات شاهنامه دکتر شفق ). نام برادر افراسیاب پسر پشنگ شاه بن زادشم شاه که به دل موافق ایرانیان بود و رخصت جنگ و خصومت نداشت. چون افراسیاب نوذرشاه بن منوچهررا زنده گرفته و موازنه هزار نفر از سران لشکر ایران نیز دستگیر شده، چون افراسیاب نوذرشاه را کشته، اغریرث اسیران را، با زال بن سام موافق گشته بحسن تدبیر اطلاق کرده، افراسیاب بدان غضب، هم در حیات پشنگ، اغریرث را از میان به تیغ دوپرکاله کرد. ( شرفنامه منیری ). نام برادر افراسیاب بن پشنگ بن توربن آفریدون است که بجهت موافقت ایرانیان بر دست برادر کشته شد. ( برهان ). نام برادر افراسیاب پادشاه توران. ابن پشنگ بن توربن فریدون است و این اسم ترکی است بجای مثلثه فوقانی مشناة فوقانیه بوده است. ( از هفت قلزم ). اگرچه این لغت در عربی یافته نشده است اما به اعتبار آنکه تاءدر فارسی نمی آید و نه در ترکی هم در این آوردیم و شاید که این معرب باشد. ( مؤید الفضلاء ). و رجوع به یشتها و فهرست آن و تاریخ گزیده صص 66 - 97 و حبیب السیر و فهرست آن و فرهنگ ایران باستان شود
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
معنی: صاحب گردونه پیش رونده، از شخصیتهای شاهنامه، پسر پشنگ و نبیره فریدون پادشاه پیشدادی