احتجاب

احتجاب

«احتجاب» واژه‌ای عربی‌الاصل در زبان فارسی است که به معنای در پرده بودن، پنهان شدن یا دور ماندن از دید به کار می‌رود. این واژه بیشتر بار رسمی و ادبی دارد و معمولاً در متونی به کار می‌رود که حالت پوشیدگی، نهفتگی یا کناره‌گیری را نشان می‌دهند.

در متون کهن، «احتجاب» گاه برای اشاره به گوشه‌نشینی یا کناره‌گیری شخصیت‌های برجسته، مانند شاهان و بزرگان، به کار رفته است. همچنین در ادبیات عرفانی، این واژه به معنای حجاب و فاصله میان انسان و حقیقت یا معشوق به‌کار می‌رود. بنابراین بسته به متن، می‌تواند معنای اجتماعی یا معنوی داشته باشد.

«احتجاب» بیانگر حالتی است که در آن چیزی از دید مستقیم پنهان می‌شود، خواه در سطح مادی و خواه در سطح معنوی. این پنهان‌شدگی می‌تواند نشانه دوری، حرمت یا رازآلودگی باشد. به همین دلیل، واژه علاوه بر معنای لغوی، بار استعاری پررنگی در حوزه‌های فکری و ادبی دارد.

لغت نامه دهخدا

احتجاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) در پرده شدن. در حجاب شدن. ( زوزنی ). در پرده رفتن:
ز آفتاب ار کرد خفاش احتجاب
نیست محجوب از خیال آفتاب.مولوی.ور ببندی چشم خود را ز احتجاب
کار خود را کی گذارد آفتاب.مولوی.چون درآمد آن ضریر ازدر شتاب
عایشه بگریخت بهر احتجاب.مولوی.|| در پرده شدن زن بروز دوم از سال نهم خویش.

فرهنگ معین

( اِ تِ ) [ ع. ] (مص ل. ) در پرده شدن، در حجاب شدن.

فرهنگ عمید

۱. در حجاب رفتن.
۲. پوشیدگی.
۳. (اسم ) پوشش، حجاب.

فرهنگ فارسی

درحجاب شدن، درپرده شدن، پنهان شدن
( مصدر ) در پرده شدن در حجاب شدن در پرده رفتن.

ویکی واژه

در پرده شدن، در حجاب شدن.

جمله سازی با احتجاب

خاصه گنج مخزن عصمت که گنجور زمان از کمال احتجابش خواند ناموس زمان
عشقی که سایه بر سر عالم فکنده است پنهان چه‌سان بماند خورشید و احتجاب!
به حکم شرع احمدی رواست اجتناب او وگرنه بهر ستر رخ چه لازم احتجاب او
ور ببندی چشم خود را ز احتجاب کار خود را کی گذارد آفتاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
توحید گوی
توحید گوی
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای
هیز
هیز
لاشی
لاشی