بیصدا

کلمه بیصدا در زبان فارسی به معنای بدون صدا یا ساکت است و به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ گونه صدایی وجود ندارد یا صدای کمتری نسبت به حالت عادی شنیده می‌شود. این واژه می‌تواند به اشیاء، مکان‌ها یا افراد اطلاق شود.

معانی و مفاهیم:

بدون صدا: بیصدا به معنای عدم وجود صدا یا سکوت است.

ساکت: این واژه می‌تواند به حالتی اشاره کند که در آن هیچ گونه صدایی تولید نمی‌شود یا صداها به حداقل رسیده‌اند.

کاربردها:

توصیف مکان‌ها: در توصیف مکان‌هایی که ساکت و آرام هستند، مانند کتابخانه‌ها یا طبیعت، می‌توان از این واژه استفاده کرد.

توصیف افراد: در توصیف افرادی که در حال سکوت هستند یا چیزی نمی‌گویند. مثلاً: او بیصدا به گوشه‌ای نشسته بود و به افکارش فرو رفته بود.

توصیف اشیاء: در توصیف اشیاء یا وسایلی که بدون صدا عمل می‌کنند، مانند وسایل برقی بی‌صدا، می‌توان از این واژه استفاده کرد.

معادلات و مترادف‌ها:

مترادف‌ها: ساکت، خاموش، بی‌هیاهو.

معادل‌ها در زبان‌های دیگر: در انگلیسی: silent یا soundless.

لغت نامه دهخدا

بی صدا. [ ص َ / ص ِ ] ( ص مرکب ) بی آواز. ساکت. ( ناظم الاطباء ). خاموش. آرام. بی هیاهو. رجوع به صدا شود.
- بی صدا شدن؛ ساکت شدن. ( ناظم الاطباء ). خاموش ماندن.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی آواز. ۲ - ساکت. یا حرف بی صدا. حرف صامت.

ویکی واژه

silenzioso

جملاتی از کلمه بیصدا

کلیم منع دل از ناله در طریق طلب عبث مکن که جرس بیصدا نخواهد شد
کاسه فغفور کز آواره نخوت پر است بیصدا چون کاسه کشگول گدا خواهد شدن
سرمه درکار زبان‌کردی ز مژگان شرم دار چند روزی شدکه من پر بیصدا می‌بینمت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم