بخیه زدن

بخیه زدن

بخیه یک روش پزشکی است که برای حفظ بافت‌های بدن پس از آسیب یا جراحی به کار می‌رود. این فرآیند شامل استفاده از سوزن و مقداری نخ است. در طول تاریخ، اشکال، اندازه‌ها و مواد مختلفی برای این منظور توسعه یافته‌اند. جراحان، پزشکان، دندانپزشکان و پرستاران آموزش‌دیده معمولاً در انجام بخیه مهارت لازم را کسب می‌کنند. برای ایمن‌سازی بخیه، از انواع مختلف گره‌های جراحی استفاده می‌شود. نخ‌های قابل جذب: این نوع نخ‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که اجزای آن‌ها می‌توانند از هم جدا شده و در بافت‌ها جذب شوند یا به مدت معینی بدون ایجاد آسیب باقی بمانند. این نخ‌ها معمولاً از مواد طبیعی، کلاژن یا پلیمرهای مصنوعی ساخته می‌شوند. نمونه‌هایی از این نخ‌ها شامل نخ‌های کرومیک، ویکریل، دکسون، مکسون و پلی‌دی‌اکسانون هستند. این نخ‌ها بیشتر در شرایطی به کار می‌روند که وجود جسم خارجی ممکن است منجر به واکنش‌های بافتی غیرضروری یا عفونت‌های قابل پیشگیری شود. به عنوان مثال، از این نخ‌ها در آناستوموز لوله‌های دستگاه گوارش و بافت‌های پوستی و زیرپوستی استفاده می‌شود. نخ‌های غیرقابل جذب: این نوع نخ‌ها در برابر تخریب بیولوژیکی مقاوم هستند و تا زمان بهبودی کامل در محل باقی می‌مانند. به همین دلیل، به آن‌ها نخ‌های دائمی نیز گفته می‌شود. نخ‌های نایلون، سیلک و پلی‌پروپیلن از جمله این نوع نخ‌ها هستند. این نخ‌ها در شرایطی به کار می‌روند که از بین رفتن قدرت نخ ممکن است منجر به از دست رفتن پیوستگی بافتی شود. نمونه‌هایی از کاربرد این نخ‌ها شامل آناستوموز عروق، تثبیت فتق‌ها و ترمیم تاندون‌ها است. نخ‌های بخیه علاوه بر نوع جنس، بر اساس قطر مقطع عرضی نیز دسته‌بندی می‌شوند. به این صورت که با افزایش شماره نخ، اندازه مقطع عرضی آن کاهش می‌یابد. به عنوان مثال، از نخ‌های ۴/۰ برای آناستوموز عروق ظریف، از نخ‌های ۲/۰ برای آناستوموز لوله‌های گوارشی و از نخ ۱ برای بستن دیواره شکم استفاده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

بخیه زدن. [ ب َخ ْ ی َ / ی ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) آجیده کردن.( ناظم الاطباء ). کوک زدن پارچه. دوختن بخیه. ( یادداشت مؤلف ). دوختن شکاف جامه. ( فرهنگ فارسی معین ): بشک؛ بخیه فراخ زدن. ( تاج المصادر بیهقی )

فرهنگ معین

( ~. زَ دَ ) (مص م. ) ۱ - کوک زدن، دوختن. ۲ - دوختن بخش جراحی شدة بدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - کوک زدن پارچه دوختن شکاف جامه. ۲ - دوختن انساج و محل شکافتگی عضو پس از ختم عمل جراحی بخیه کردن. یا دورادور بخیه زدن. شلال کردن.

ویکی واژه

suturare
کوک زدن، دوختن.
دوختن بخش جراحی شدة بدن.

جملاتی از کلمه بخیه زدن

سینه چاک مرا بخیه زدن ممکن نیست هر سر خاری اگر سوزن عیسی گردد
سر رشته تعلق نگسسته صوفی از خود بخیه زدن چه سودش بر دلق پاره پاره
نتوان به خار بخیه زدن زخم لاله را خواب اجل به دیده پر خون چه می کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم