لغت نامه دهخدا - صفحه 204
- تخزب
- شوخگین
- افروختنی
- اسپندان
- تجاوز کردن
- مارکسیست
- معینه
- حبش عمید
- کنشتی
- حمیدالدین ماکور
- هرچند
- بزیغیه
- چهارگوش بودن
- خصمانه
- کون کمونچه
- ناهوا
- کامل العقل
- سخن پیشه
- هزار دوست
- عادت پذیر
- حجر بهن
- داموغ
- شویی
- تجدید کردن
- غموم
- سکوا
- بزرگ سال
- مجتمعا
- محذاء
- چرخ اکبر
- مخلوجه
- مبرقشه
- وارف
- تنازع بقا
- جامع شاهرود
- طاقت زدا
- ناکامران
- ملاخه
- حصارک بدل
- نور کچه
- کالسکه چی
- گوتمه
- تعاضد
- تعرب
- برافروختگی
- لاچی
- اخراجی
- تماشی
- عفوپیشه
- حصن جلیانه
- حسن الظن
- سرداراباد
- وسه
- خانقاه جوجو
- دراز دم
- متأبس
- خسبیجان
- پابرسران
- دندق
- خلع ید کردن