هوس در زبان به معنای میل، عشق و شهوت است. به عنوان مثال، وقتی گفته میشود که فردی تحت تأثیر هوس خود قرار دارد، معمولاً به معنای انتقاد از اوست. همچنین، اگر گفته شود که کسی اهل هوس است، به این معناست که از مسیر درست منحرف شده است. به طور کلی، هوس به معنای تمایل شدید به چیزی است که مورد علاقه و خواست فرد است، چه این چیز پسندیده باشد و چه ناپسند. این احساس با واکنشها و تصورات مختلفی همراه است و تفاوت آن با میل ساده یا مطلق در مدت زمان، شدت، غیرت و قدرت آن است. در گذشته، واژه هوا به معنای تمایل نفس به شهوات لذتبخش غیرشرعی به کار میرفت و به همین دلیل، هوا را مذموم میدانستند و آن را انحراف از حق تلقی میکردند. اما در دوران معاصر، تفاوتهایی بین هوسهای عالی مانند عشق به علم و هوسهای پست مانند بخل و همچنین هوسهای متوسط مانند عشق قائل شدهاند. به نظر این افراد، تمامی این انواع هوس دارای ویژگیهای مشترکی هستند. حرص به معنای تمایل سیریناپذیر به کسب منافع مادی، از جمله غذا، پول، زمین یا داراییهای جاندار و بیجان، و همچنین ارزشهای اجتماعی مانند موقعیت و قدرت است. در ادبیات، نمونههای جانوری حرص معمولاً به نسبت دادن انگیزههای انسانی به گونههای دیگر اشاره دارند. رفتارهای سگ در آخور یا خوک از جمله مثالهای رایج هستند. ویژگیهای دله نه تنها به اشتهای زیاد آن اشاره دارد، بلکه نشاندهنده تمایل آن به خراب کردن غذاهای باقیمانده پس از خوردن نیز هست.