پراکندنی

لغت نامه دهخدا

پراکندنی. [ پ َ ک َ دَ ] ( ص لیاقت ) که پراکندن آن واجب بود. || ازدر پراکندن. درخور پراکندن. قابل تفرّق، قابل تفریق. || نثار:
هیونان بسیار و افکندنی
ز پوشیدنی هم پراکندنی.فردوسی.زپوشیدنی هم ز گستردنی
ز افکندنی هم پراکندنی
همانا شتروار باری دویست...فردوسی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز