رغش

لغت نامه دهخدا

رغش. [ رَ ] ( ع مص ) فتنه انگیختن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تباهی وارد آوردن، گویند: لاترغش علینا؛ فتنه مینگیز برما و تباهی مریز. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیز
هیز
کاپل
کاپل
چیست
چیست
بی‌پروا
بی‌پروا