جغله پسر سادهای است که هنوز به سن و سالهایی نرسیده که بتواند به خوبی درک کند و به مرحلهای از بلوغ فکری دست یابد. او در جستجوی دانش و آگاهی از زبان و فرهنگ خود است و به همین خاطر به تحقیق و بررسی در این زمینه پرداخته است. این تلاشها نشاندهندهی عطش یادگیری در اوست و نمایانگر این است که خواستهاش از زندگی، شناخت بهتر و فهم عمیقتری از محیط اطرافش است. در واقع، جغله در پی یافتن هویت خود و درک عمیقتری از مفاهیم فرهنگی و زبانی است که میتواند به او کمک کند تا در آینده فردی آگاه و تاثیرگذار باشد. این مسیر جستجو و تحقیق، او را به سمت تجربهها و دیدگاههای جدید هدایت میکند و به او این امکان را میدهد که درک بهتری از خود و دنیای پیرامونش پیدا کند.
جغله
لغت نامه دهخدا
ای جغله سر ترا بنازم
بند کمر ترا بنازم.( آنندراج ).در لغات ترکی امرد رقاص را گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ). در تداول عوام: بچه خرد به سن و قد. خردی، کوچکی غیر قابل اعتناء. کوچک بسال ( بصورت تحقیر ). سخت خرد در سن و جثه. کودک کوچک اندام و کم سن.
فرهنگ عمید
۲. پسر نابالغ.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
بچهٔ خرد به سن و قد؛ کودک کوچک اندام و کم سن.
(فارسی افغانستان) تکه، خرده.؛ ~ سنگ: سنگریزه.