جاذی

لغت نامه دهخدا

جاذی. ( ع ص ) نعت فاعلی از جَذوو جُذُوّ. بر سر پای نشیننده. || بر سر انگشتان ایستاده. || رجل جاذ؛ مرد کوتاه اَرش و کوتاه دست. ج، جِذآء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بر سر پای نشیننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال قهوه فال قهوه فال عشقی فال عشقی فال آرزو فال آرزو