بهارنگی

لغت نامه دهخدا

بهارنگی. [ ب َ رَ ] ( هندی، اِ ) دوای هندیست. ( الفاظ الادویه ). اسم هندی برنگ، سفید است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به برنگ شود.

فرهنگ فارسی

دوای هندیست. اسم هندی برنگ سفید است.