برون لنجیدن

لغت نامه دهخدا

برون لنجیدن. [ ب ِ / ب ُ ل َ دَ ] ( مص مرکب ) بیرون لنجیدن. بیرون کشیدن. خارج ساختن:
کسی را کش تو بینی درد کولنج
بکافش پشت و زو سرگین برون لنج.طیان.

فرهنگ فارسی

بیرون لنجیدن بیرون کشیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ژرف
ژرف
تزویر
تزویر
بررسی
بررسی
فال امروز
فال امروز