کینه ٔ ایرج

لغت نامه دهخدا

کینه ایرج. [ ن َ / ن ِ ی ِ رَ ] ( اِخ ) به معنی کین ایرج است که نام لحن نوزدهم باشد از سی لحن باربد. ( برهان ). نام لحن نوزدهم از سی لحن باربد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کین ایرج شود.

فرهنگ فارسی

نام لحن نوزدهم از سی لحن باربد ولی نظامی در فهرستی که در خسرو شیرین آورده آنرا لحن بیست و نهم از سی ویک لحن باربد یاد کرده: [ چو کردی [ کین ایرج ] را سر آغاز جهان را کین ایرج نو شدی باز. ] ( نظامی )

جمله سازی با کینه ٔ ایرج

به زین اندر آورد گلرنگ را سرش تیز شد کینه و جنگ را
بدو گفت کین شاه خورشیدفش که ایدر بیامد چنین کینه‌کش
بیامد دوان تا به آوردگاه چنین گفت با رستم کینه خواه
غبنم آمد که اژدها‌ی سپهر تهمت کینه بر نهاد به مهر
نبود آن دم آن بد رگ کینه ساز که بانو دو مهمانش آمد فراز
پس لشکرش گرد هیتال داشت که در کینه در چنگ کوپال داشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز