لغت نامه دهخدا
نوای چکاوک. [ ن َی ِ چ َ وَ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) نام نوائی است. ( جهانگیری ) ( رشیدی ). رجوع به چکاوک شود:
نواگر نوای چکاوک بود
چو دشمن زند تیر ناوک بود.نظامی.از نوای چکاوک اندر کوه
کبک در رقص کردن آمد باز.سیف اسفرنگی.
نوای چکاوک. [ ن َی ِ چ َ وَ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) نام نوائی است. ( جهانگیری ) ( رشیدی ). رجوع به چکاوک شود:
نواگر نوای چکاوک بود
چو دشمن زند تیر ناوک بود.نظامی.از نوای چکاوک اندر کوه
کبک در رقص کردن آمد باز.سیف اسفرنگی.
نام نوائی است
💡 از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به سیل، سربازان آزادی و چکاوک اشاره کرد.
💡 صعوه را گوییم از صید ملخ دست بدار باشه را گوییم از خون چکاوک بگذر
💡 گشادهاند زبان در ثنای او مرغان چو عندلیب و چکاوک چو طوطی و چو دال
💡 در ابتدای آهنگ، به عنوان پیشگفتار، صدای یک پرندهٔ چکاوک که در حال آواز خواندن است شنیده میشود. با نزدیک شدن صدای بمب افکنها نظر یک کودک جلب شده و به مادرش میگوید، «نگاه کن مامان، یه هواپیما تو آسمونه».
💡 پرندگان منطقه عبارتند از: کوکر، چکاوک، کبک، تیهو، باقرقره، سسک و جغد.
💡 آواز خویش ساخته مانند زیر و بَم بلبل بهلالهزار و چکاوک به گُلْسِتان