لوح مرقد

لغت نامه دهخدا

لوح مرقد. [ ل َ / لُو ح ِ م َ ق َ ] ( ترکیب اضافی،اِ مرکب ) لوح تربت. لوح مزار. لوح قبر:
حرام باد بر آن کوهکن شهادت عشق
که لوح مرقدش از سنگ بیستون نکنند.محسن تأثیر.

فرهنگ فارسی

لوح تربت. لوح مزار

جمله سازی با لوح مرقد

💡 11 - مرقد مطهّر حضرت عبداللّه پدر رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله ) كسى كهبهترين فرزندان جهان را به جهانيان عرضه كرد.

💡 به نوای خود گم استی سخن تو مرقد تو به زمین نه باز رفتی که تو از زمین نبودی

💡 بر قد آن مرقد پرنور جان خواهم فشاند ای فدای مرقدت جان من و جان همه

💡 بر پشت او مرقد مرا، وز کام او سؤدد مرا من قاصد و مقصد مرا درگاه صدر انجمن

💡 پيكر مطهر او پس از تشييع با شكوه و اقامه نماز، در جنب مرقد شيخ طوسى، در نجف دفنشد.

💡 سر بر آر از مرقد و مستان غفلت‌ را نگر دیده بگشای و گنه کاران امّت را ببین

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز