طلب مواثبه
فرهنگ فارسی
جمله سازی با طلب مواثبه
شاعرى، يكى از اميران خراسان را هجا گفت. امير او را طلب كرد و شاعر گريخت.
7 - ديدم مردم در طلب رزق و جمع مال بسيار تلاش مى كنند و خود را بزحمت مى اندازند درحالى كه شنيدم خداوند فرمود:
تو در مصر طلب همچون زلیخا منتظر بنشین که شاید یوسف مقصود باشد کاروانی را
جمله بیمرادیت از طلب مراد تست ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
از جبهه واکرده طلب حاجت خودرا چون غنچه نشکفته سرراه سحر گیر
قبل از روز جمعه پسر عمويم نزد من آمد و طلب مرا پرداخت، به او گفتم: (چطور شد كهآنهمه نزد تو آمدم، طلب مرا نمى دادى، ولى اكنون خودت آمدى پرداختى ؟).