طلب مواثبه

لغت نامه دهخدا

طلب مواثبه. [ طَ ل َ ب ِ م ُ ث َ ب َ / ب ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) مواثبه در لغت بمعنی مسارعت است از وثوب و طلب مواثبه در نزد فقیهان عبارت از طلبیدن شفیع شفعه را در مجلسی که در آن به بیع آگاه شده است و وجه تسمیه آن این است که بر غایت تعجیل دلالت کند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

مواثبه در لغت بمعنی مسارعت است از وثوب و طلب مواثبه در نزد فقیهان عبارت از طلبیدن شفیع شفعه را در مجلسی که در آن به بیع آگاه شده است و وجه تسمیه آن اینست که برغایت تعجیل دلالت کند.

جمله سازی با طلب مواثبه

شاعرى، يكى از اميران خراسان را هجا گفت. امير او را طلب كرد و شاعر گريخت.
7 - ديدم مردم در طلب رزق و جمع مال بسيار تلاش مى كنند و خود را بزحمت مى اندازند درحالى كه شنيدم خداوند فرمود:
تو در مصر طلب همچون زلیخا منتظر بنشین که شاید یوسف مقصود باشد کاروانی را
جمله بی‌مرادیت از طلب مراد تست ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
از جبهه واکرده طلب حاجت خودرا چون غنچه نشکفته سرراه سحر گیر
قبل از روز جمعه پسر عمويم نزد من آمد و طلب مرا پرداخت، به او گفتم: (چطور شد كهآنهمه نزد تو آمدم، طلب مرا نمى دادى، ولى اكنون خودت آمدى پرداختى ؟).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز