زنار پوشیدن

لغت نامه دهخدا

زنار پوشیدن. [ زُن ْ نا دَ ] ( مص مرکب ) زنار بستن:
خرقه پشمینه نفروشیم و بفروشیم زهد
در سر کوی تو درپوشیم زنار دگر.خواجه شیراز ( از آنندراج ).لیکن در بعضی از نسخ بجای درپوشیم لفظ بربندیم نیز واقع شده... ( از آنندراج ). رجوع به زنار بستن شود.

فرهنگ فارسی

زنار بستن

جمله سازی با زنار پوشیدن

💡 او می‌گوید که «همیشه احساس زنانگی می‌کرد» اما تا بعد از دبیرستان شروع به پوشیدن لباس زنانه نکرد.

💡 دل اهل ریا از ترک دنیا تیره می گردد سحر را چشم پوشیدن شب دیجور می سازد

💡 اما پوشیدن آن مر دو گروه را راست آید: یکی منقطعان دنیا را و دیگر مشتاقان حضرت مولی را.

💡 بود کار تو یارب در دو عالم پرده پوشیدن مکن محجوب آنجا و مگردان شرمسار اینجا

💡 گر عشق من از پرده عیان شده عجبی نیست پوشیدن این آتش سوزنده محال است

💡 از بصیرت نیست پوشیدن ز دنیا چشم خود چشم عبرت بین اگر باشد، تماشا بهترست

هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز