ابو هانی

لغت نامه دهخدا

ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) صحابی است.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) احمدبن بکار بصری. محدث است.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) اسماعیل بن خلیفة. محدث است.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) اشعث بن زرعة البصری. محدث است و جعفربن محمدبن اسحاق الأزرق از او روایت کند.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) اشعث بن عبدالملک الحرّانی. محدث و از موالی است.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) حمیدبن هانی الخولانی. محدث است و حیوةبن شریح و ابن وهب از او روایت کنند.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) عمروبن بشر الهمدانی. محدث است و خلف بن تمیم از او روایت کند.
ابوهانی. [ اَ ] ( اِخ ) معاذبن هانی بصری. محدث است.

فرهنگ فارسی

محدث و از موالی است

جمله سازی با ابو هانی

💡 یل هاشمی رخت ازآنجا که بود به کاشانه ی هانی افکند زود

💡 در سال ۲۰۰۸ از میان ۳۰ هزار پژوهشگر علمی اهل چک ۱۳ هزار نفر از آن‌ها در پراگ بودند. در آن سال، محققان ساکن این شهر ۳ درصد از جمعیت فعال اقتصادی پراگ را تشکیل می‌دادند. چند شرکت بزرگ چندملیتی معروف نیز در پراگ تأسیسات توسعه و تحقیقات برپا نموده‌اند نظیر زیمنس، هانی‌ول و سان مایکروسیستمز.

ار یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
زه یعنی چه؟
زه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز