کرنا زدن

لغت نامه دهخدا

کرنا زدن. [ ک َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) نواختن کرنا. دمیدن در کرنا.

فرهنگ فارسی

نواختن کرنا. دمیدن در کرنا

جمله سازی با کرنا زدن

زودا که شود رزمگهت همچو قیامت کوس تو و کرنای تو چون دم زدن صور