باز کن پرده ز رخ زان که در خانهٔ دل کرده بر غیر تو ای دوست فراز آمدهایم
زاغان ز بَرِ برف فراز آمده هر جا همچون سپه هندو در مَعْدِنکافور
این جمله کیانند بدین آب و بدین جاه نی خورشید اینجای فراز آمده نی ماه
من بر بام خانه فراز آمده، زيارت عاشورا مى خواندم، در پى اين دعا دو دنيا مى رسيد وگشايش فراوان در زندگى پديد مى آمد...(653)
ما بسی مرحله دور و دراز آمده ایم تا کنون بر در اینخانه فراز آمده ایم
بود یکچند نشیب طلبت در ره ما از نشیب طلب اکنون به فراز آمدهایم