سالار پرده

لغت نامه دهخدا

سالار پرده. [ رِ پ َ دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) حاجب. دربان. حاجب بزرگ:
چو سالار پرده سپهبد بدید
رها کردنش هیچگونه ندید.( شاهنامه چ بروخیم ج 1 حاشیه ص 231 ).رجوع به سالاربار و سالار شود.

فرهنگ فارسی

حاجب دربان

جمله سازی با سالار پرده

ز در پرده برداشت سالار بار نشست از بر تخت زر شهریار
سرا پرده دادمْت و اسب و ستام سپهدار و سالار کردمْت نام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
یوخ یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز