لغت نامه دهخدا
زاددان. ( اِ مرکب ) چیزی یا جائی که زاد در آن نهند. مزدوده. انبان توشه.
زاددان. ( اِ مرکب ) چیزی یا جائی که زاد در آن نهند. مزدوده. انبان توشه.
چیزی یا جائی که زاد در آن نهند مزدوه انبان توشه
💡 و گرنه در همه آفاق دانی آنکه چو من نه یک سخنور زاد و نه یک دبیر آمد