تطهیر دادن

لغت نامه دهخدا

تطهیر دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) غسل دادن. پاک کردن. آب کشیدن:
بس که آلوده عصیان شده دل تا محشر
دامنش را نتوان داد به زمزم تطهیر.علی خراسانی ( از آنندراج ).و رجوع به تطهیر شود.

فرهنگ فارسی

غسل دادن پاک کردن

جمله سازی با تطهیر دادن

💡 لوح I آترا-هاسیس (به خصوص سطرهای ۱۹۲ تا ۲۴۸) مهمترین تک شاهد دربارهٔ منشا و طبیعت انسان است. این سطرها واحدی موضوعی و ساختاری هستند. این بخش شامل نخستین مرحله آفرینش انسان است، با درخواست خدایان از الههٔ مادر برای آفرینش انسان آغاز و با دوباره نام‌گذاری الهه توسط خدایان (برای قدردانی از او) پایان می‌یابد. پس از آن، مرحله‌ای دیگر قرار دارد؛ صحنه عوض می‌شود، انکی و الههٔ مادر به «خانه سرنوشت» می‌روند و شکل دادن به انسان را ادامه می‌دهند. با خلقت انسان چیزی تغییر نخواهد کرد. الههٔ مادر به نیروی تطهیر انکی نیاز دارد. در تفکر بین‌النهرین، شاهدی نیست که برای خون نیروی جادویی تطهیرکننده در نظر گرفته شده باشد. خدایان می‌خواهند به نصیحت انکی، مقصر اصلی (رهبر شورشیان) را بکشند. با مقایسهٔ انوما الیش، لوح V، سطر ۷۶ می‌توان نتیجه گرفت یادی که باید زنده نگاه داشته شود، در نهایت یاد خدای کشته‌شده است. روح ذکر شده نیز احتمالا به خدا تعلق دارد که در سوگواری‌اش طبل به صدا در خواهد آمد. این روح احتمالا منبعی از دانش است.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز