بالی بک

لغت نامه دهخدا

بالی بک. [ ب َ ] ( اِخ ) ( ملقوج اوغلی ) از امرای زمان سلطان بایزیدخان عثمانی بود. وی در 904 هَ. ق. با چهل هزارسپاهی به لهستان حمله برد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1218 شود.
بالی بک. [ ب َ ] ( اِخ ) ( یحیی پاشازاده ) از رجال زمان سلطان سلیمان قانونی است که بهمراه سلطان تا مجارستان رفت و دلاوریها کرد و در 927 هَ. ق. به امارت بلگراد ودر 949 به حکومت بسنی منسوب گشت و در 950 هَ. ق. درگذشت. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1218 شود.

فرهنگ فارسی

از امرای سلطان عثمانی

جمله سازی با بالی بک

بیشتر نمونه‌های جانورشناسی ببر بالی در غرب بالی، جایی که جنگل‌های حرا، تپه‌ها و پوشش گیاهی ساوانا وجود داشت، پیدا میشدند. طعمه اصلی ببر بالی احتمالاً گوزن قهوه‌ای جاوه‌ای بوده است.
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است می‌توان به میل یک زن، ساده‌لوح، دختر دبیرستانی، داستان‌های زندگی و جنایت، مهار، آموزگار جایگزین و بالی اشاره نمود.
بسته پای چو من بی پر و بالی که مپرس زیر لب دارم ازین عقده، سؤالی که مپرس
صانع اسراری از تحقیق خود غافل مباش جز زبانت نیست آن بالی‌ که عنقا می‌زند
ز سایهٔ مژهٔ اوکناره گیر، ای دل تو خسته بالی و این سبزه دست صیاد است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لاشی یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز