شور زمین

لغت نامه دهخدا

شورزمین. [ زَ ] ( اِ مرکب ) زمین شوره زار. زمین بی بر و بی حاصل. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

زمین شوره زار زمین بی بر بی حاصل

جمله سازی با شور زمین

💡 شعله ز تنم بجای مو میروید این شور زمین غم چه آتش خیز است

💡 هر چند که بی تو دیده را دادم آب زین شور زمین گل نگاهی ندمید

💡 برخاسته زین شور زمین، چند بخاری یک سر به کف غول هوا داده عنان را

💡 مهر نظر تربیت او بدماند در ماه دی از شور زمین، مهر گیا را

اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز