خون خروس

لغت نامه دهخدا

خون خروس. [ ن ِ خ ُ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از شراب سرخ. کنایه از شراب لعلی. ( از غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ) ( از برهان قاطع ) ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از شراب سرخ کنایه از شراب لعلی.

جمله سازی با خون خروس

در ايام روزه گوشت نمى خورند و هر ماه چهار قربانى دارند كه به نام ستارگان انجاممى شود. اين قربانيان بايد خروس باشند. خون خروس در زمين دفن مى شود و استخوانآن را مى سوزانند و گوشت شتر و كبوتر و ماهى نمى خورند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بی عرزه یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز