خط و ربط

لغت نامه دهخدا

خط و ربط. [ خ َطْ طُ رَ ] ( ترکیب عطفی، از اتباع ) کنایه از منظر و کمال.
- خوش خط و ربط؛خوش منظر و باکمال.

فرهنگ فارسی

کنایه از منظر و کمال

جمله سازی با خط و ربط

این شائبه مطرح شده بود که مؤسسه «مصاف»، که تظاهر می‌کند یک اندیشکده مستقل متعلق به بخش خصوصی است، در اصل و غیرمستقیم بازوی «نهادی خاص» است که با پوشش کار فرهنگی- اندیشه ای، خط و ربط خاصی را پیش می‌برد. منابع مالی این مؤسسه مشخص نیست.
هنرمند عامدانه می‌کوشد، تأثیر انسان‌ها بر طبیعت را مورد بررسی قرار دهد، تا حدی که گاهی فقط مواد حاضرآمادهٔ صنعتی را از کنار ساحل جمع می‌کند و برای دیوارنگاره‌های فیگوراتیو و اجراهای (اینستلیشن‌ها) اش از آن‌ها بهره می‌برد. هنرمند از این رهگذر، ما را متوجه ولع تکان‌دهندهٔ مصرف در زمانهٔ اکنون و نیز تأثیرات عدیده اش بر طبیعت می‌کند. کرگ، قصد و نیت نهفته در آثار هنری‌اش را به گونهٔ زیر توضیح می‌دهد: «استفاده از اشیاء و ساخته‌های معمول پیش پاافتاده، و درک و بازشناسی این مسئله که هر شیئی از دل جهانی از تداعی‌ها و خط و ربط‌ها مشتق می‌شود، همواره اهمیت شایانی دارد».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز