کبک دل

لغت نامه دهخدا

کبک دل. [ ک َ دِ ] ( ص مرکب ) جبان. ( یادداشت مؤلف ). ترسنده. کبک زهره. رجوع به کبک زهره شود.

فرهنگ فارسی

جبان ترسنده

جمله سازی با کبک دل

چنگ باز هوا ندارد کبک دل شیر عرین ندارد رنگ
گر کبک دل من نزند قهقه ی ذوق معذور همی دار که در چنگ عقاب است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طی کشیدن یعنی چه؟
طی کشیدن یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز