گوهر بیز

فرهنگ عمید

گوهرافشان، گوهرریز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه یا آنچه گوهر بیزد. ۲ - ابر (قطرات باران بگوهر تشبیه شده ): بگردون تیره ابری بامدادن برشد از دریا جواهر خیز و گوهر ریز و گوهر بیزو گوهر زا ( قا آنی )

جمله سازی با گوهر بیز

مایه ده از بوی باده باد عنبربیز را در کف ما رادی آموز ابر گوهر بیز را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال ارمنی فال ارمنی فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت