لغت نامه دهخدا
مبارا. [ م ُ ] ( از ع، اِمص ) در اصل مبارات بود،به معنی بیزاری زوجین از یکدیگر. ( غیاث ) ( آنندراج ).مخفف مباراة عربی. ( فرهنگ فارسی معین ):
گر دم خلع و مبارا میرود
بد مبین ذکر بخارا میرود.مولوی.و رجوع به مبارات و مباراة شود.
مبارا. [ م ُ ] ( از ع، اِمص ) در اصل مبارات بود،به معنی بیزاری زوجین از یکدیگر. ( غیاث ) ( آنندراج ).مخفف مباراة عربی. ( فرهنگ فارسی معین ):
گر دم خلع و مبارا میرود
بد مبین ذکر بخارا میرود.مولوی.و رجوع به مبارات و مباراة شود.
= مبارات: گر دَمِ خُلع و مبارا می رود / بد مبین ذکر بخارا می رود (مولوی: ۴۸۵ )
( مصدر ) مبارات: گر دم خلع و مبارا میرود بد مبین ذکر بخارا میرود. ( مثنوی قزوینی )