غاغ

لغت نامه دهخدا

غاغ. ( اِ ) پودینه. ( آنندراج ). پونه. پودنه. حبق. فودنج و رجوع به پونه شود.
غاغ. ( اِ ) نانی است روغنی که خشک می کنند ( در تداول خراسان ) کاک هم در قدیم می گفته اند و در منتهی الارب بسیار این کلمه آورده شده است. در تداول امروز تهران بنوعی نان خشک بی روغن ( تست دراژه ) سوخارین گویند. معرب آن کعک است. و رجوع به کعک و کاک شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پودینه پونه.

جمله سازی با غاغ

دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا تا این ستیزه گاران بی دل کنند مارا
بُل غاغ شد از لشکرِ غم ملکِ وجودم تا دستِ تطاول به گریبانِ جفا زد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشنهاد یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز